دیکشنری
داستان آبیدیک
نیروی حیاتی
english
1
general
::
stamina, elanvital, lifeblood, Vital force
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
نیروی پاندینگ
نیروی پرتاب
نیروی پلیس
نیروی پیش تنیدگی
نیروی پیشران
نیروی تازه
نیروی تازه دادن
نیروی تازه گرفتن
نیروی تازه یافتن
نیروی ثابت
نیروی جذب موئین
نیروی جنبش
نیروی چسبندگی
نیروی حرکتی
نیروی حفظ
نیروی حیاتی
نیروی خدماتی
نیروی خزش
نیروی درون سطحی
نیروی دریایی
نیروی ذخیره
نیروی رزمی
نیروی رسمی
نیروی زرهی
نیروی زمینی
نیروی شناوری
نیروی عضلانی
نیروی عکس العمل افقی
نیروی فروش
نیروی فروش مستقیم
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید